🎥پاسخ حجتالاسلام قرائتی به یک شبهه؛ چرا ائمه(ع) در این شرایط (بیماریها و بلاها) کاری نمیکنند؟!
امام صادق علیه السلام می فرمایند : رفقای خود را به دو چیز امتحان کنید ؛ اگر این دو خصلت در آنها هست رفیق باشید ، اگر نبود از آنها دوری کنید ، دوری کنید . حضرت دو مرتبه میفرماید دوری کنید. اول : ببین این رفیقت اول وقت مقید به نماز هست یا داره کاسبی میکنه؟ یا مباحثه می کند؟ دوم : در موقع داری و نداری خوبی می کنه به دوستان؛ تا می بینه رفیقش می خواد دختر عروس کنه فوری میره یک قالی ماشینی می گیره میاره دم خونش ، یا میبینه چکهاش عقب افتاده می گه غصه نخور من می دم حالا بعدها بهم بده . ولی اونی که همین جور نگاه میکنه ، میبینه همسایه پول نداره دوسیر گوشت بخره، با این همه ثروت، نمیره یک کیلو گوشت بخره بده ( به این آدم فقیر) اینا نه بو دارن نه خاصیت ، خوب به چه درد میخورن! نه دنیا دارن نه آخرت .
با کسانی که کمک به فقرا نمی کنند رفیق نشید .
پیاده شده از نوار صوتی درس اخلاق آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)
غرّه نشو !
دردو جای از قرآن این عبارت هست که:«ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ » هم در سورهی زمر هست و هم احتمالاً در سورهی لقمان - خدا نعمتی به انسان میدهد، اما انسان از دهندهی نعمت غافل میشود و تصور میکند که این خود اوست که توانسته این نعمت، این موقعیت و این فرصت را به دست آورد. عین همین عبارت دربارهی قارون هست که وقتی به او اعتراض کردند که این نعمتها را از خدا بدان، سهم خودت را هم ببر؛ اما آن را در راه خدا مصرف کن، او در جواب گفت: « إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِی » ؛ خودم به دستش آوردم، هنر خودم بود؛ این همان خطای بزرگی است که ممکن است همهی ما دچارش بشویم؛ غرّه شدن به خود. عین همین قضیه، غرّه شدن به خداست. آیهی شریفه: « فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ » دربارهی غرّه شدن به خداست؛ به خدا هم غرّه نشوید ... مغرور شدن به خدا یعنی نابحق از خدا توقع کردن؛ بدون این که انسان عمل صالحی را به میدان بیاورد، از خدا پاداش بخواهد؛
[ بیانات مقام معظم رهبری امام خامنه ای در جمع کارگزاران نظام ، 29/03/1385 ]
با صدای مهدی کاروند
به نام خداوند بخشنده مهربان
خدایا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و شنواى دعایم باش آنگاه که می خوانمت، و صدایم را بشنو گاهى که صدایت می کنم، و به من توجّه کن هنگامی که با تو مناجات می کنم، همانا به سوى تو گریختم، و در حال درماندگى و زارى در برابرت ایستادم، به پاداشى که نزد توست امیدوارم.
آنچه را که در درون دارم می دانى، از حاجتم خبر دارى، نهانم را می شناسى، کار بازگشت به آخرت و خانه ابدی ام بر تو پوشیده نیست، و آنچه که می خواهم به زبان آرم، و خواهش خویش را بازگو کنم و هم آنچه را که براى عاقبتم امید دارم، بر تو پنهان نیست.
همانا آنچه تقدیر کرده اى بر من اى آقاى من در آنچه که تا پایان عمر بر من فرود می آید از نهان و آشکارم جارى شده است، و تنها به دست توست نه به دست غیر تو، فزونى و کاستی ام و سود و زیانم.